سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲
×

قیام بابک خرم دین

babak

قیام بابک خرم دین

نیمه تیرماه هر سال یادآور یکى از حماسه هاى تاریخى ایرانیان است که توسط بابک خرم دین سردار ایرانى در خطه آذربایجان به وقوع پیوسته و در تاریخ ایران ثبت و ضبط شده است.دژ بذ یا قلعه بابک در سال هاى آغازین استیلاى اعراب بر ایران، یکى از پایگاه هاى مهمى بود که ایرانیان در گوشه گوشه سرزمین پهناور ایران جهت دفاع از حقوق خود به کار گرفتند.بابک خرم دین با یارى بسیارى از ایرانیان خطه آذرآبادگان به دادخواهى از ستم هایى که به مردم ایران رفته بود، سال ها خواب خوش را بر چهره خلفاى عباسى و دست نشاندگان آنها حرام کرد.

امروزه با توجه به کم توجهى مشهودى که نسبت به شناخت رخدادهاى تاریخى و مفاخر ملى ایرانیان وجود دارد، دو دیدگاه متفاوت درباره بابک، چهره واقعى و قیام او را در اذهان مخدوش کرده است. گروهى او را به عنوان قهرمان انحصارى مردم آذرى زبان معرفى مى کنند و عده اى دیگر این چهره تاریخى را به عنوان فردى بى دین، لامذهب و … مورد شدید ترین انتقادها قرار مى دهند.واقعیت امر بر مبناى کنکاش هاى بى طرفانه تاریخى این را نمایان مى سازد که بابک خرم دین از یک سو نه متعلق به قومى خاص و از سوى دیگر نه یک چهره ضددین بلکه به عنوان یک ایرانى آزادى خواه با فداکارى و رشادت هاى بسیار به عنوان نماینده طیف گسترده اى از مردم ایران علیه حکومت جبار زمان، به پا خاست.

او در طول بیش از بیست و دو سال دامنه گسترده طرفداران خود را تا خراسان، مازندران، اصفهان و همدان هم گسترش داد و در راستاى احیاى هویت ملى ایرانى کوشش بسیار کرد.بررسى اوضاع تاریخى ایران در دو سده آغاز اسلام و عملکرد ایرانیان علاوه بر اینکه سبب برجسته شدن نقش قیام هاى مردمى در استقلال هویتى ایرانیان است بلکه بخشى از تاریخ پرفراز و نشیب این مرزو بوم را که متاسفانه به دلایل گوناگون کمتر به آن پرداخته شده است نیز آشکار مى سازد. از سویى دیگر معرفى چهره هایى نظیر بابک خرم دین، ابومسلم خراسانى، مازیار و سایر سرداران ایرانى و رنج هایى که ملت ایران جهت حفظ استقلال فرهنگى و سیاسى خود متحمل شده اند، مى تواند به عنوان الگویى براى دستیابى به وفاق ملى بین تمامى اقوام ایرانى تلقى شود.

در این مقاله فضاى حاکم بر ایران در سده هاى نخستین ورود اعراب و نیز عملکرد سرداران ایرانى به ویژه بابک و طرفدارانش را به اجمال تشریح خواهیم کرد، تا بخشى از خلأهاى اطلاعاتى که از گذشته ما وجود دارد، به ویژه براى جوانان جبران شود.

•اوضاع ایران در دو سده نخست هجرى

پس از آخرین نبرد سپاه عرب با ایرانیان در نهاوند که در سال ۲۱ هجرى قمرى یا ۶۴۲ میلادى با شکست ایران پایان یافت، سایر مناطق ایران از جمله همدان، آذربایجان و به دنبال آن کاشان، رى، اصفهان و استخر هم به تسلط اعراب درآمد و از این روى اعراب این پیروزى را به عنوان «فتح الفتوح» نامیده اند.اعراب پیش از این به عنوان بخشى از مردم امپراتورى بزرگ ساسانى در گستره جغرافیایى مرزهاى ایران حضور داشتند.

بنى امیه بر مبناى گرایش هاى عربى جاهلى و نه بر مبناى تعالیم مبین اسلام پایه حکومت خود را بر اصل سیادت اعراب نسبت به سایر اقوام بنا نهاده بود و سایر مردم و حتى مسلمانان غیرعرب را موالى مى نامید که این افراد از حقوق ساده شهروندى در آن روزگار از جمله ساخت و به کارگیرى سلاح و حتى نشستن بر اسب محروم بودند. (دو قرن سکوت، عبدالحسین زرین کوب)

اعراب با این بهانه که پیغمبر اسلام از میان عرب ها برخاسته و زبان قرآن عربى است، ادعا مى کردند، مردم عرب بر همه اقوام جهان برترى دارند، بدون توجه به اینکه نص صریح قرآن کریم به صراحت مى فرماید: «گرامى ترین شما در نزد خداوند آن کس است که پرهیزگارتر باشد.» و یا در آیه ۱۳ سوره الحجرات آمده است: «اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفریدیم و شعبه ها و قبیله ها کردیم تا یکدیگر را بشناسید.» و پیامبر گرامى اسلام هم گفته بود: «عربى بر عجمى هیچ برترى نیست مگر به پرهیزگارى.»

از سویى با گسترش نهضت شعوبیه که براساس آیه پیش گفته سوره حجرات در میان ایرانیان شکل گرفت مردم ایران به شدت در برابر مظالم خلفا ایستادگى مى کردند و به مخالفت برمى خاستند. با علایق زیادى که مابین ایرانیان و خاندان نبوت ایجاد شده بود، قیام مختار ثقفى که به خونخواهى از شهادت سالار شهیدان امام حسین(ع) صورت گرفت فرصت مناسبى بود براى زورآزمایى ایرانیان در برابر دستگاه خلافت.

از سویى دیگر قیام هاى مذهبى زیدبن على بن حسین (نوه امام حسین(ع)) و یحیى بن زید فرزند ایشان توسط ایرانیان به شدت حمایت شد و مردم خراسان با رهبرى ایشان توانستند ضربات سختى را به پیکره حکومت ظالم وارد آورند. این در حالى بود که هرکس در برابر جفاى خلفا نفس بر مى آورد به عنوان کافر و زندیق متهم و خونش حلال شمرده مى شد. به دنبال این وقایع خروج سیاه جامگان به رهبرى ابومسلم خراسانى به عنوان نقطه عطفى در قیام عمومى مردم ایران تلقى مى شود که البته با خیانت حاکمان عباسى که با کمک ایرانیان جایگزین بنى امیه شده بودند همراه شد و خون ابومسلم پس از پیروزى و استقرار نظام جدید به ناحق ریخته شد.

سنباد دیگر سردار ایرانى از دوستان ابومسلم بود که به خونخواهى از او برخاست. همچنین از سرداران دیگر ایرانى مى توان به سپهبد خورشید اشاره کرد که در سال ۱۴۱ هجرى قمرى در طبرستان علم شورش و مخالفت با بیگانگان را برافراشت که خلفا با خشونت و قساوت آن را سرکوب کردند. در سال ۱۵۰ هجرى هم بهافرید و استادسیس در خراسان و شهرهاى هرات، بادغیس و سیستان قیامى را آغاز کردند که با همراهى سیصدهزار نفر از مردم ایران همراه بود. همچنین در سال ۱۶۰ هجرى مردم امیدوار کوه مازندران با فرماندهى ونداد هرمز و سپهبد شروین و مصمغان و لاش بر ضد حکومت به پا خاستند…

•بابک و قیام خرم دینان آذرآبادگان

در سال هایى که تمامى مناطق ایران تحت سلطه خلفا بود آیین خرمى به عنوان شاخه اى از دین مزدکى در مناطقى از ایران از جمله گرگان، دیلمان، آذربایجان، ارمنستان، همدان، دینور، رى و اصفهان پیرو داشت. خرم دینان ایرانى در طول بیش از ۶۱ سال از سال ۱۶۲ تا ۲۲۳ هجرى قمرى علیه حکومت جابر عباسى سر به شورش برداشته و با یکى از طولانى ترین و مهم ترین قیام هاى ملى ایرانیان منطقه تاریخى آذرآبادگان را که به آذربایجان تغییر نام داده شده بود، براى دشمنان ستمگر مردم ایران ناامن کرده بودند.

بابک خرم دین که در سال ۲۰۰ هجرى جانشین جاویدان بن شهرک شد، سردارى شجاع و هوشمند بود که طى سال ها شورش و آشوب مزدکیان و خرم دینان را برعلیه حاکمان ستمگر رهبرى کرد.به گونه اى که در کتاب «اخبار الطوال» دینورى آمده است، بابک از فرزندان «مطهر» دخترزاده ابومسلم خراسانى بوده است.۲۲ سال جنگ هاى نامنظم و پارتیزانى مابین ایرانیان منطقه آذرآبادگان، با رهبرى بابک و لشکریان خلیفه، موجب شد، بنى عباس شش بار والى آذربایجان را به دلیل شکست هاى پى درپى تغییر دهند که این افراد عبارت بودند از:

۱- حاتم بن هرثمه بن امین (۲۰۳ قمرى)

۲- عیسى بن محمد بن ابى خالد (۲۰۵ قمرى)

۳- على بن صدفه (۲۰۹ قمرى)

۴- ابراهیم بن لیث بن فضل (۲۱۱ قمرى)

۵- على بن هشام (۲۱۴ قمرى)

۶- عجیف بن عنبسه (۲۱۷ قمرى)

• موقعیت جغرافیایى قلعه بابک

مرکز استقرار بابک و طرفداران او «دژ بذ» بوده است که با نام هاى قلعه جاویدان، قلعه جمهور و قلعه بابک نیز مشهور است. این دژ با ۲۳۰۰ تا ۲۶۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا در ۱۶ کیلومترى جنوب غربى شهرستان کلیبر واقع شده است. این دژ تسخیرناپذیر دره هایى پرشیب به عمق ۴۰۰ تا ۶۰۰ متر در اطراف دارد و تنها از یک سو با یک راه دالان مانند باریک به طول ۲۰۰ متر قابل عبور است. دژ بذ یا قلعه بابک که احتمالاً در دوره ساسانیان ساخته شده در سه طبقه از یک تالار اصلى و هفت اتاق در اطراف آن تشکیل شده است.

شرایط طبیعى منطقه و کوه هاى سخت گذر که در زمستان، سرما، برف و کولاک شدید را به همراه داشت همزمان با حمایت گسترده نهضت مردمى و دهقانى منطقه از بابک به شدت روحیه سپاهیان خلیفه را تضعیف مى کرد.سرداران مامون و بعد معتصم عباسى در طول ۲۲ سال ۳۹ بار به سرکردگى زبده ترین سرداران جنگى خود به قلعه بابک تاختند ولى تمامى این حملات ناکام ماند و این جنگ هاى فرسایشى کشته هاى زیادى را براى آنان به دنبال داشت. در این مدت زمان طولانى، حاکمان ظالم عباسى به رغم تعویض پى درپى فرماندهان و سربازان و تعلق مزد و پاداش هاى خوب به آنها نتوانستند در سرنوشت جنگ تغییرى ایجاد کنند.

براساس نوشته کتاب سیاستنامه خواجه نظام الملک طوسى، «خرم دینان در سال ۲۱۲ در منطقه اصفهان، کرج و برخى جاهاى دیگر خروج کردند و باطنیان هم به آنها پیوستند. قیام بى سابقه اى در ایران و به ویژه مناطق اطراف آذربایجان شکل گرفت که دامنه آن به همدان، ارمنستان و اران هم کشیده شد.»این همه به این دلیل بوده است که ماموران خلیفه ظلم هاى زیادى را در تمامى مناطق ایران علیه مردم مرتکب مى شدند.در سال ۲۱۸ قمرى مبارزه و جنگ به اوج خود رسید و پارس، اصفهان، آذربایجان، جبال (مناطق مرکزى ایران) و داغستان منطقه جنگى اعلام شد و از سوى دیگر در سال ۲۱۹ در بخشى دیگر از ایران، مازیار هم در طبرستان سر به شورش برداشت و علیه حاکمان جور قیام کرد.

در این میان مامون مرد ولى معتصم که خلیفه اى خونریز و بسیار بى رحم و خشن بود جانشین مامون شد و دور دوم جنگ هاى ایرانیان با حکومت خلفا آغاز شد.با توجه به اینکه شکست بابک کار آسانى نبود براى دستگاه خلافت پیروزى بر بابک بزرگ ترین افتخار تلقى مى شد.معتصم به دنبال فردى بود که بتواند این مهم را به انجام رساند و در آن شرایط، افشین به عنوان یک امیرزاده ایرانى که ریاست نیروهاى نظامى خلیفه را به عهده داشت، بهترین گزینه بود. اجداد افشین از زمان هاى دور بر منطقه اسروشنه در منطقه ورارود حکومت مى کردند و خانواده افشین در دستگاه حکومتى عباسى هم از مناصبى برخوردار بودند. جنگ هاى افشین با بابک که از سال ۲۲۱ هجرى قمرى شروع شد، حدود سه سال به طول انجامید.

از نیت واقعى افشین در نبرد با هم میهنش اطلاعى در دست نیست.برخى مورخان معتقدند با توجه به قدرت روزافزون خاندان طاهریان به ویژه عبدالله طاهر در خراسان و رقابتى که بین افشین (به عنوان فردى که اجدادش از فرمانروایان خراسان بوده اند)، و عبدالله وجود داشت، افشین مجبور بود جهت جلوگیرى از گسترش قدرت طاهریان و به دست گرفتن هرچه وسیع تر و سریع تر قدرت جهت جلب اعتماد خلیفه، در جنگ با بابک پیروز شود.

•فرجام کار بابک

افشین سردار ایرانى دستگاه عباسى به عنوان آخرین فرمانده خلیفه و سردار جنگ با بابک خرم دین در طول سه سال نبردهاى متعدد از انواع راهکارها و حربه هاى جنگى استفاده کرد تا در نهایت در سال ۲۲۳ قمرى توانست، با حیله اى بابک را به خارج از قلعه بذ کشانده و او را دستگیر کند و دست بسته در اختیار خلیفه قرار دهد.از سوى دیگر مازیار سردار طبرستان هم پس از هفت سال فرمانروایى در طبرستان با خدعه و نیرنگ برادرش کوهیار، دستگیر شد و بالاخره در سال ۲۲۴ هجرى به قتل رسید و عبدالله طاهر حاکم خراسان پس از اینکه او را تسلیم خلیفه کرد، امارت سرزمین هاى شمالى طبرستان و دیلمان را نیز به محدوده حکومتى خود اضافه کرد.بابک را پس از دستگیرى به امر خلیفه بازجویى و محاکمه کردند.

بابک وقتى با معتصم روبه رو شد، در نهایت دلیرى، خلیفه عباسى را تحقیر کرد و معتصم چنان عصبانى مى شود که دستور مى دهد یک دست بابک را قطع کنند و سپس دست دیگر و پاهاى بابک را به تدریج قطع کردند تا با سخت ترین وضع ممکن جان دهد. معتصم عباسى بعد از این وقایع با توجه به لیاقت هاى افشین و قدرت روزافزون او به افشین بد گمان شد و در نهایت او را هم به زندان انداخت و او نیز بر اثر شدت گرسنگى با درد و رنج فراوان جان داد.خلیفه عباسى فرمان داد جنازه هاى افشین و مازیار را همچون بابک در بیرون شهر بغداد به دار بیاویزند و سال ها جنازه ها به همین شکل در معرض دید عموم بود تا در نهایت به اسکلتى تبدیل شد.

معتصم عباسى پس از مرگ بابک، مازیار و افشین و بر دار آویختن آنها جشنى به پا ساخت و با دعوت بزرگان، امیران و دیوانیان سرشناس بارعام شکوهمندى ترتیب داد که در آن شاعران دربارى قصیده هایى در مدح معتصم سرودند و رامشگران و خنیاگران، نغمه هاى شورانگیز خواندند… در تذکره سیاست نامه خواجه نظام الملک طوسى آمده که «معتصم به قاضى یحیى گفت: امروز خداوند عزوجل نعمت هایى چند به من ارزانى داشته که این نعمت ها دختران بابک و مازیار و شاه روم هستند که هر سه از دشمنان من بودند و اکنون اسکلت آنها در کنیسه در فضا معلق است.»

•بازگشت به ریشه

از آنجا که ظلم و ستم هیچ گاه پایدار نمى ماند، عاقبت دوران حاکمان ستمگر بنى عباس نیز در ایران به پایان رسید. از فتح نهاوند در سال ۶۴۲ میلادى تا فتح همدان توسط «مرداویز» سردار ایرانى در سال ۹۳۱ میلادى به طور دقیق ۲۸۹ سال طول کشید. مرداویز سپس کاشان و اصفهان را هم تصرف و اصفهان را به عنوان پایتخت اعلام کرد.

او بلافاصله سنت هاى کهن نظیر جشن نوروز، جشن سده و جشن مهرگان را که بیش از دو قرن ممنوع اعلام شده بود، به رسمیت شناخت و در ترویج و گسترش فرهنگ ایرانى همت گماشت. سرانجام خاندان هاى ایرانى نیز دوباره توانستند به تدریج قدرت را در مناطق مختلف ایران از آن خود کنند و حکومت هاى صفاریان و سامانیان به عنوان نخستین حکومت هاى ایرانى پس از حدود دویست سال در خاک ایران مستقر شدند و بدین ترتیب استقلال دوباره ایران براى ملت باستانى ایران شکل گرفت.

•کوتاه سخن اینکه

۱- مبارزات بابک و خرم دینان به عنوان یکى از قیام هاى متعدد ایرانیان از نظر مقیاس پردامنه ترین و طولانى ترین و از نظر تاریخى تأثیرگذارترین قیام بر روحیه مردم ایران بود که علیه دستگاه خلافت در سده هاى نخست هجرى انجام شد و توانست، جنبش هاى پراکنده مردمى را متحد کرده و توده مردم را علیه حاکمان جور عباسى بسیج کند. هدف نهایى این قیام نه به زعم بعضى افراد غیرملى تنها آزاد کردن منطقه آذرآبادگان (چرا که آذربایجان همواره بخشى از ایران محسوب مى شده) بلکه رهایى همه ایران از چنگ بیدادگران بوده است.

۲- اغلب مورخان حکومت عباسى بابک را ملحد و کافر و… معرفى کرده اند. واقعیت آن است که دغدغه خلیفه حفظ دین نبود، بلکه به دلیل سلطه گرى ها، زراندوزى هاى خود و به بهانه اسلام هر فردى که برخلاف این حاکمان برمى خاست، به الحاد و کفر متهم مى گردید. این در حالى بود که اکثر خلفاى اموى و عباسى افرادى عیاش، حیله گر و سفاک و خونخوار بودند که از هرگونه عمل ضدانسانى فروگذار نمى کردند. به گونه اى که خاندان بنى امیه پس از دوران کوتاه حکومت امام على(ع) با انواع حیله ها، دسیسه ها و پیمان شکنى ها قدرت را به دست گرفت.

این خاندان طى ۱۱۱ سال حکومت ماجراهاى تکان دهنده اى را رقم زدند که از آن جمله مى توان به شهادت امام حسن(ع)و تیرباران کردن پیکر مطهر آن بزرگوار و شهادت مظلومانه امام حسین(ع) اشاره کرد که تمامى این اعمال با نام دفاع از اسلام صورت مى گرفت.

خاندان بنى عباس هم در طول سال ها حکومت جهت کسب قدرت و ثروت و عیش ونوش، سایر امامان شیعه را نیز یکى بعد از دیگرى به شهادت رسانده اند.

۳- از دیگرسو برخلاف نظر مورخان مغرض که بابک و پیروان او را ملحد و کافر، حاصل ارتباط نامشروع و غیره خوانده اند، براساس اسناد تاریخى موجود، حتى برخى مسلمانان و شیعیان ایرانى نیز در کنار خرم دینان گرد آمده بودند و با هدف مشترکى که اصول آن بر مبناى میهن دوستى، ظلم ستیزى، آزادى خواهى، عدالت طلبى و مساوات جویى استوار بود علیه بیدادگران مقاومت کرده اند.

۴- با بررسى هاى تاریخى مى توان نکات آموزنده بسیارى را از قیام هاى ملى ایرانیان به ویژه بابک دریافت.

به رغم برخى دیدگاه هاى موجود که در آنها با تعصبى عجیب سعى شده چهره اى زشت از بابک نشان داده شود و علاوه بر آن در باب این قیام افسانه هایى جعل شده که مشخص است غرض و نیت خاصى به دنبال آن بوده است، این نکته انکارناپذیر است که شعله فرهنگ و تمدن هزاران ساله ایران هیچ گاه به طور کامل خاموش نشده است.

۵- کوتاهى مسئولان فرهنگى و رسانه هاى همگانى در آشنا کردن مردم ایران به ویژه نسل جوان نسبت به مفاخر ملى سبب گردیده بسیارى از مردم ما از وجود چنین چهره هاى فداکارى در عرصه تاریخ سیاسى مملکت بى خبر بمانند و در عوض این بى توجهى موجب شده تا گروه هاى تجزیه طلب قومى از این خلاء اطلاع رسانى بهره برده و قهرمانان ملى و تاریخى ما را به عنوان قهرمانى قومى جا بزنند. به همان گونه که ترکیه و جمهورى آذربایجان در پناه خلاء فعالیت هاى فرهنگى ایران در باب قیام خرم دینان همه ساله ضمن برگزارى آیین هاى متعدد و مفصل تبلیغى براى خود، سعى مى کنند قیام بابک را مصادره قومى کنند.

۶- در پایان باید اشاره کرد که عدم توجه کافى به مسائل ملى و عدم سرمایه گذارى مناسب در آشنا کردن ایرانیان با پیشینه خود ضمن ایجاد بحران هویتى در نسل جوان سبب شده اذهان بسیارى از جوانان بدون شکوفایى، به مسیرهاى غلط فکرى و اخلاقى گرایش پیدا کرده و به هرز برود که شایسته است دستگاه هاى مسئول همان گونه که به دردهاى مسلمانان تمام دنیا با جدیت رسیدگى مى کنند، مسئله پاسداشت هویت و منافع ملى ایران را هم به صورت هاى مختلف در گوشه اى از برنامه هاى خود جاى دهند تا نسل هاى آینده نیز قضاوت مناسبى پیش رو داشته باشند.

این مطلب مفید بود ؟
بدمتوسطخوبخیلی خوبعالی
( تعداد رای دهنده 33, میانگین امتیاز: 4,21 از 5)
Loading...