جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
×

دولت امویان؛ ظهور امویان و فروپاشی

gg

دولت امویان

همان طور که می دانیم معاویه پس از صلح امام حسن (ع) برای نگاه داشتن اسلام روی کار آمد و خلافت یزید بن معاویه پس از خلافت را به سلطنت بدل کرد.

 

دلایل روی کار آمدن امویان

  1. عمر ثرمین خلیفه مسلمانان منطقه شامات را به طور کلی به معاویه واگذار کرد و این زمینه ای برای روی کار آمدن و قدرت طلبی معاویه شد.
  2. خلافت عثمانی و عملکرد وی دلایل دیگری است. عثمان از سال دوم خلافت به تدریج یکی پس از دیگری والیان غیر اموی را برکنار و امویان را جای آنان گذاشت .
  3. قتل عثمان در جمعه ی خون خواهی از قتل او معاویه را چندین گام به خلافت نزدیک کرد.
  4. ضعف سپاهیان عراق در مقابل قدرت سپاه شام یکی از این عوامل است که موجب قدرت یابی شامات و معاویه شد وفاداری شامیان به معاویه از یک طرف و حجت گیری ضد عراقی آنان و همچنین وحدت میان قبایل و حمایت عراقی ها به امام حسین همگی از دیگر دلایل روی کارآمدن معاویه بود.
  5. شخصیت پیچیده،‌زیرکی و تزویر از ویژگی های ذاتی معاویه بود. از معاویه به عنوان یکی از دهاه و زیرکات عرب یاد می کنند.البته امام علی این را زیرکی نمی داند بلکه حیله گری می داند پس این نوع شخصیتی هم دلیلی برای روی کار آمدن وی بود.
  6. از نظر ابن خلدون دلیل آخر وجود عصبیت بیشتر در نزد بنی امیه بوده که موجب توفق آنان نسبت به بنی هاشم گشته است.

تحولات ساختی و ابعاد آن:

  1. معاویه خلافت در اسلام را با موروثی کردن خلافت به سلطنت تبدیل کرد.
  2. در زمان معاویه وی بر خلاف خلفای راشدین خلیفه از مصادیق زور و شمشیر و توراث و تعیین ولی عهدی روی کار آمد. به ویژه قاعده توارثت.
  3. تجملات و زندگی پر زرق و برق و تجملات پادشاهی و روش زندگی قیصری و به طور کلی دگرگونی تمام در روش زندگی شخص خلفا و حاکمان از جمله تحولات دیگر بود.
  4. در این زمان قوه قضاییه از خویش خودمختاری نداشته و بیش از پیش تحت تاثیر قوه مجریه و یا به عبارتی خلیفه قرار داشت و رای آنان باید طبق نظر خلیفه باشد.
  5. اصل شورا که همان قدرت خلیفه یا مردم بوده نیز کاملا از بین رفت.
  6. عصبیت ها و تعصب های نظری و قبیله ای که تا حدودی با تلاش پیامبر و شاید خلفای راشدین کم رنگ شده بود دوباره رو کرد این موجب اختلاف شدید میان قوم ها و قبیله ها بود.
  7. دگرگونی در غایت و هدف دولت ، دولت دینی دارای غایتی الهی است به همین دلیل کارکردی تربیتی دارد اما این امر در دوره ی خلافت معاویه رو به نابودی رفت و وی هدفش تنها حکومت کردن بر مردم بود.
  8. عنصر پیشگویی یا پیش بینی ، که همان مسئله دین بود که نام خلفای پس از پیامبر و مکتب آسمانی آمده و حتی احادیثی تخیلی از پیامبر نیز نقل کردند.
  9. معاویه ضعفهایی را هم داشت که همان خلافتش بر مبنای زور و مسلمان شدن اجباریشان و ….. بود وی برای جبران این ضعف ها در برابر رقیب خود دست به اقداماتی زد.

همان طور که می دانید دوره ی اول خلافت اموریان یا خلافت معاویه – یزید – معاویه ثانی به پایان می رسد خلیفه اخیر یعنی معاویه ثانی به دلیل ویژگی حق طلبی و شخصیت خاص تحت تاثیر ماجرای امام حسین (ع) دست از خلافت می کشد و چون فرزندش خردسال بود مردان ابن حکم بر روی خلاف می نشینند.

ابن خلدون از این جا را تحت عنوان ( تحول درون سلسله ای و تحول درون قبیله ای ) تحلیل می کند.

وقایع دوران مروانیان:

  1. مروان تحولی ایجاد کرد که در آن معرفی ۲ ولی عهد برای خود بود یعنی وی ۲ ولی عهد را معرفی کرد تا یکی پس از دیگری قدرت را در دست گیرند.
  2. جنبش تعریف یعنی عربی سازی، عبدالملک به دلیل توجه خواهی که به اعراب داشت تمامی دیون ها را عربی کرد و به ترویج زبان عربی پرداخت و حتی سکه های عربی – اسلامی ضرب کرد.
  3. دوره استثنائی خلافت عمر بن عبدالعزیز . وی در ۲ سال و ۵ ماه خلافتش آن چنانش دوره ی درخشانی را به جای گذاشت که از این به همراه دوره خلفای راشدین به عنوان نمونه خالص و حتی عالی خلافت اهل سنت یاد می کنند.

خلفای بنی امیه به ویژه بزرگانشان سعی داشتند تمام تشکیلات اداری سودمند و نهادمند بنیاد کنند که این روند پیروزیشان باشد.

آنان به دنبال باز شدن تمدنهای روم و ایران و گسترش قلمرو امپراتوری در دوره ی امویان بودند و در این راه از مسیحیانی که در روم کار می کردند کمک گرفتند.

دیوان های زمان بنی امیه:

۱ . دیوان جفر: عمر بن خطاب آن را تاسس کرد و دلیلش تشکیل ارتش حرفه ای و استخدامی در این دوران بود.

۲ . دیوان رسائل: این دیوان برنامه های وارده از ولایات و نیز نامه های ارسالی خلیفه به کارگزارانش اشراف داشت و افراد مسئول آن از نزدیکان خلیفه و بزرگان قبیله بودند تا امانت دار و حافظ اسرار خلیفه باشند.

۳ . دیوان خاتم : دیوان جدید بود که معاویه به قصد دقت در نگارش نامه ها و مهر و موم کردن آن ایجاد کرد.

۴ . دیوان برید : برای انتقال سریع نامه ها و تسهیل ارتباط سریع میان خلیفه و کارگزاران در دورترین مراکز، دیوان برید تاسیس شد. سرعت این کار با تعویض اسب های خسته ی تازه نفس در مکان مشخص صورت می گرفت.

۵ . دیوان خراج : این دیوان برای گردآوری اطلاعات درباره مناطقی که بایستی خراج پرداخت کنند تاسیس شد.

اندیشه های زمان امویان نقش هایی در تامین یا تخریب مشروعت و اقتدار امویان داشتند. از جمله اندیشه های تامین که می توان به :

پناه بردن به سنتهای عربی قبل از اسلام / پیوند دادن خود با سومین خلیفه از خلفای راشدین و تبلیغ برابر دانستن اصحاب و همزمان تخریب شخصیت امام علی (ع) و …..

فروپاشی امویان

در علت فروپاشی یا ثبات امویان باید به سرشت (زوربنیاد) این سلسله توجه کرد که برای اولین بار از سوی معاویه ایجاد شد در حقیقت آنان با زور و تعصب و از روی مشروعیت و مقبولیت بر سر کار آمدند. آنان بر مبنای جهت گیری قبیله ای و با اتکا به سنت های عربی قبل از اسلام روی کار آمدند و اندیشه های تعالیم اسلامی.

که همین قبیله ای و قوم گرایی علتی هم برای فروپاشیدن شد. زیرا امویان از ابتدا بر پایه همین قبیله و قوم شک لگرفت زیرا قبایل از درون با هم درگیر بودند و این درگیری و ستیزه با قوم گرایی خلیفه تشدید می شد و …..

دولت عباسیان

آنان از فرزندان عباس بن عبدالمطلب عم پیامبر بودند آنان دارای یک نقطه قوت بودند و آن هم خویشاوند و هم کیشی با پیامبر بود همان ضعف که بنی امیه دارای آن بود یعنی بنی امیه دارای ضعف و فقدان مشروعیت مذهبی و نسبی بود اما عباسیان با استفاده از زمینه خویشاوندی با پیامبر و آل محمد، منابع خویش را سازماندهی کردند.

دوره ی خلافت آنان بیش از ۵۰۰ سال طول کشید یعنی از سال ۱۳۲ ق تا ۶۵۶ ق که با حمله مغول و تصرف بغداد سرنگون می شوند.

از دلایل روی کارآمدن انها می توان اول به درگیری درونی که در خاندان امویان بود اشاره کرد. عصبیت های رقیب قبیلیه ای در شکلهای گوناگون در تضعیف بنی امیه و تقویت عصبیت مدعی قوی تر یعنی بنی هاشم موثر بود.

در گام بعدی می توان قدرت طلبی امویان را نام برد زیرا قدرت طلبی در ذات خود دشمن پروری و ناراضی تراشی است.

از جمله علل دیگر می توان به دشمن مشترک شدن با دیگر ناراضیان درون قبیله ای و برون قبیله ای بوده.

تحولات ساختی و ابعاد آن:

الف : ساخت دولت عباسیان تداوم همان ساخت امویان است. یعنی در حقیقت تحول به خصوصی در تعیین خلیفه ، متکی بر رضایت مردم ، شورا و …. ایجاد شد.

ب : یکی از ابعاد مهم تحولات ساختی متاثر از جریان اندیشه ای که انتظار می رفت در آن رخ دهد علا نافرجام ماند و به مقصد نرسید. تلقی عمومی جریان مذهبی و شیعی از جنبش عباسیان آن بود که این حرکت در جهت ضعف ساختاری بنی امیه صورت می گرفت.

ج : ساخت دولت عباسیان بر خلاف ساخت امویان که مظاهر قومیت عربی بودند ساختی پیچیده تر بود در این ساخت مسلمانان عرب و غیر عرب کم و بیش از مزایای یکسانی برخوردار بودند و در ساختار دولت نفوذ داشتند.

د : در طول خلافت ۵ قرنی عباسیان تحولاتی تدریجی صورت گرفت هر چند که در زمان وقوع برای عاملان نامحسوس بود.

دوره ی اول : دوره ی نقوذ ایرانیان که با خلافت ابوالعباس دفاح آغاز شد و با خلافت مامون به پایان رسید. البته برخی از نویسندگان آن را تا خلافت واثق ادامه می دهند.

این دوره مقطع رفعت و شکوفایی و سازندگی عباسیان بود. و همچنین دوره ی وحدت و یکپارچگی سرزمین و قلمرو عباسیان همچنین آغاز خلافت عباسیان را می توان با آغاز همین دوره مقارن دانست در حقیقت به گزارش تاریخ جنبش عباسیان به دست ایرانیان به ثمر رسید.

در این دوره مرکز خلافت نیز از دمشن به بغداد در جوار ایران آمد که آن هم تحت تاثیر ایرانیان واقع شد.

دوره ی دوم : در حقیقت در این دوره ترکان عراقی نفوذ داشتند. مشخصه بارز این دوره سلطه ترکان بر دستگاه خلیفه بغداد است. ترکان به شدت بر تصمیم خلیفه در انجام کارها و دستورات تاثیر می گذاشتند. مشخصه دیگر شورشهای محلی و موج جدایی طلبی و تشکیل دولت ملی در حاشیه های امپراتوری و تمرکززدایی است. در حقیقت زوال خلافت عباسیان با غلبه عنصر ترک شروع شد.

پیامدهای سیاسی سیطره ترکان عراقی:

الف : ترکان که تسلط کامل نظامی یافتند و رقبای ایرانی و عربی خود را کامل کنار زدند در دوره ی واثق وارد سیاست هم شوند و والیان چندین ایالت شدند.

ب : در حقیقت با سیطره ی ترکان هیبت خلافت نیز سقوط کرد . که در این دوره ترکان عراقی با سیطره خود داشتند خلافت را به خطر می انداختند پس خلیفه هر کاری می کرد تا قدرت آنان را کم کند.

دوره ی سوم : دوره نفوذ آل بویه

از جمله دلایل روی کارآمدن آل بویه و تسلطشان بر خلافت یکی صنعت و زوان ابهت ترکان بود.

در حقیقت ترکان طبق تحلیل ابن خلدون دچار افت عصبیت می شوند و به ویژه شکست گارد ترکان عراقی در مقابل شورش زنگیان و ناتوانی آنان در قبال شورشهای مذهبی و جنبشهای جدایی طلبانه گواه مصدق این مدعاست.

قدرت و عصبیت و همدلی خاندان بویه در حقیقت خلاء یک چنین امر و قدرتی در میان ترکان با شدت همین امر توسط خاندان جوان بویه پر شد.

سنت اطاعت محض سپاهیان و سنت احترام به بزرگ تر در میان آل بویه بسیار وجود داشت و این صنعت بارز خبر از حضور عصبیت در نسل اول می دهد. در حقیقت آنان حتی در دوران سلطنت در مقابل پدر و یا بزرگ تر با نهایت احترام رفتار می کردند.

ساده زیستی آل بویه از دیگر عوامل تسلط آنان بود در حقیقتاز نظر ابن خلدون این عامل در نسل اول و بنیان گذار وجود دارد. سئوال در این جا مطرح می شود که چرا خاندان آل بویه با نهایت قدرتی که داشتند و می توانستند خلافت را نابود کنند چرا چنین کار می کردند. در پاسخ می توان گفت: قدرت عظیم مشروعیت نهاد خلافت و قدرت آن یک مانع بزرگ اندیشه ای و فکری بر سر راه انحلال خلافت بوده است. در حقیقت خلافت بر یک ساختار فکری تبدیل شده بود که تغییر نگرش بدان از دست خاندان بویه و در کوتاه مدت و با توسل به یک اقدام نظامی ناممکن بود از طرف دیگر به دلیل تجربه امویان می داند زیرا بعد از انحلال خلافت امویان توسط بنی عباس در شام این خلافت از اندلس سر برون آورد و دولت امویان اندلس هم زمان با دولت عباسیان ادامه حیات می داد.

از طرفی انان نمی خواستند هزینه سنگین تصرف بغداد و عراق را پرداخت کنند. از طرف دیگر آل بویه شیعه زیدیه بودند یعنی دست کم نسل اول آنان پس اگر آنان می خواستند خلافت عباسیان را بر کنار و خود جایگزین شوند باید خلیفه شیعه زیدیه را بر سر کار می نشاندند که این کار هم مخالفت و قهر اهل سنت را در بر داشت و هم با اعتقادات شیعه ۱۲ امامی که اکثریت عراق را تشکیل می داد برخورد داشت.

فروپاشی آل بویه:

و باز هم زوال عصبیت خاندانی،‌ به تدریج بعد از فاصله گیری از نسل اول عصبیت و انسجام خانوادگی آنان رو به افول می نهد و عناصر قدرت آنان رو به ضعف می گذارد.

ولی علت دیگر را می توان فقدان قاعده ی ثابت در جانشینی بدانیم. گاه برادر گاه عمو و …… یا فرزند به قدرت می رسید در حقیقت این امر موجب می شد تا بعد از فوتشان میان اقوام وی درگیری ایجاد شود. از طرفی به وجود آمدن نظام اطاعتی موجب شد که سپاهیان پیوستگی نداشته باشند.

در حقیقت سپاهیان پیوسته نقش حیاتی در تاسیس و بقای رژیمها داشته اند اما تامین احتیاجات آنان کار را برای حاکمان دشوار می کرد به همین دلیل آل بویه برای حل این مشکل نظام اقطاع را تشکیل دادند.

از طرفی هم آنان در خود فرد رفته و به مناطق و حاشیه و به آنچه در آن جا اتفاق می افتاد بی توجه بودند.

دوره ی چهارم : عصر سلجوقیان

در این دوره بار دیگر ترکان حضور پیدا کردند . آنان یک بار در دوره ی دوم عباسیان از طریق استخدام در سپاه عباسی و سپس در روند طبیعی افزایش عصبیت در نسلهای بعدی مطابق آنچه ابن خلدون توضیح می دهد. منشاء آثاری در ساخت دولت شده بودند.

در جامعه عصر سلجوقی سرباز یک شخصیت بارز است در راس سلسله مراتب جدید قدرت آن یک رهبر نظامی قرار داشت که علی رغموجود نشانهای گوناگون نشان تیر و کمان را برای خود برگزیدند سلجوقیان سنی مذهب بوده و از خلیفه سنی دفاع می کردند آنچه در دوره ی آنان نسبت به قبل در تقابلی جدی بود سنی مذهب بودن سلجوقیان به عنوان جایگزین حاکمان شیعی مذهب آل بویه بود.

سلجوقیان همگرایی مذهبی با خلیفه عباسی داشتند که موجب روابط نزدیک آنان می شد. سابقه ی طرفداری محمود غزنوی از خلافت عباسی بعدا طفرل بیک را که پا بر جای او نهاده بود به همین راه سوق داد و بغداد را در سایه ی حمایت خود در آورد. بدین سان به یاری ترکان متعصب نفوذ سیاسی از شیعه سلب شد.

این مطلب مفید بود ؟
بدمتوسطخوبخیلی خوبعالی
( تعداد رای دهنده 1, میانگین امتیاز: 5,00 از 5)
Loading...