آغاز نزول قرآن
قرآن کریم توسط وحی از سوی خداوند متعال به حضرت محمد صلی الله علیه و آله در طول مدت نبوّتش نازل گردید، تا پیامبر بوسیله این کتاب مردم را به سوی حق و حقیقت و مقام ارزش انسانی و دوری نمودن از کارهای خلاف عقل دعوت کند، البته نزول قران حدودا بیست سه و سال به طول انجامید.
شروع نزول قرآن
منتها یک مسئلهای در بین دانشمندان علوم قرآنی مطرح است و آن اینکه تاریخ شروع نزول قرآن بر پیامبر اکرم چه زمانی است و نظریاتی هر کدام در این باره مطرح نمودهاند منتها قبل از بررسی تاریخ ابتدای نزول قرآن نیازمند دانستن تاریخ بعثت پیامبر اکرم است چون بنا به برخی روایات این دو از نظر زمانی متفاوت میباشند، تاریخ شهادت میدهد که حضرت محمد صلی الله علیه و آله هنوز زمانیکه به پیامبری انتخاب نشده بود در هر سالی مدتی را در غار حراء به عبادت و شب زنداری مشغول میگردید تا اینکه در یکی از این گوشه گیریهایش برای عبادت در غار حرا، جناب جبرئیل فرشته الهی بر وی ناز گردیده و ایشان را به پیامبری مژده میدهد که چگونگی جریان انتخاب شدنش به عنوان پیامبری را از زبان خودش بیان میداریم: “… جبرئیل بر من وارد شد و پارهای دیبا که کتابی و نوشتهای در آن بود آورد و گفت « بخوان …» گفتم نمیتوانم بخواهنم، در این حالت جبرئیل مرا فشار داد و رها کرد و گفت بخوان، گفتم نمیتوانم، تا سه بار این کار اتفاق افتاد، تا اینکه در آخرین دفعه گفتم چه چیز را بخوانم گفت:
بسم الله الرحمن الرحیم اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ «۱» خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ «۲» اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ «۳» الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ «۴» عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ «۵» (سوره علق آیه ۱ تا ۵) پس از آن جبرئیل از کنارم دور شد…
منتها سوالی از نظر زمانی که مطرح است چه موقع از تاریخ بوده است که عموما دو نظریه است یک عده معتقدند که این اتفاق در روز دوشنبه هفدهم ماه رمضان بوده یعنی مبعث پیامبر اکرم مصادف با ۱۷ ماه رمضان میباشد و عدهای نیز بیست و هفتم ماه رجب را مصادف با روز مبعث انتخاب شدن حضرت محمد به عنوان آخرین پیامبر الهی، بیان میداشته و بیان میدارند که حضرت محمد در این زمان چهل سال و شش ماه و هشت روز ماههای قمری از عمر شریفشان گذشته بود.
تاریخ نزول قرآن
همچنانکه در تاریخ بعثت پیامبر اکرم اختلاف نظر وجود دارد در تاریخ نزول قرآن برای اولین بار نیز در بین دانشمندان اختلاف نظرهای به چشم میخورد البته آنچه که همه این دانشمندان در آن مشترک هستند این است که همه این دانشمندان معتقدند قرآن در شب قدر نازل گردیده، منتها اختلاف نظر آنها در شب قدر است که برخی از آنها به خاطر آیات ۳و۴ سوره دخان نیمه شعبان را شب قدر میدانند زیرا این آیه بیان میدارد:« ما قرآن را در شب فرخندهای فرو فرستادیم، ما بیم دهندگان بودیم در آن شب هر امر استوار از هم جدا میگردد» که عدهای از مفسران لیله مبارکه را نیمه شعبان دانسته و میگویند آغاز نزول قرآن نیمه شعبان میباشد.
شب قدر
گروه دیگری از مفسران و دانشمندان نیز بر اساس آیات ۱۸۵ سوره بقره که میفرماید:« ماه رمضان که نازل شد در آن قرآن و …» و آیه ۴۱ سوره انفال که میفرماید:« اگر ایمان آوردهاید به خدا و به آنچه به بنده خود _ روز فرقان و جدا شدن حق از باطل یوم الفرقان _ فرو فرستادیم…» که معتقدند منظور از یوم الفرقان در این آیه جنگ بدر میباشد که آنهم در هفدهم رمضان اتفاق افتاده، معتقدند که در ماه رمضان قرآن برای اولین بار بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل گردیده است.
منتها در بین این دسته از دانشمندان نیز با وجود اینکه معتقدند که قرآن در ماه رمضان نازل گردیده و در شب قدر نازل گردیده باز هم اختلاف نظر وجود دارد چرا که هیچکدام از اینکه کدام شب از شبهای رمضان، شب قدر است اطلاع دقیقی نداشته و صرفا به اجتهاد شخصی عمل میکنند. عدهای میگویند شب قدر، شب هفدهم ماه رمضان است چرا که یوم الفرقان در آیه ۴۱ سوره انفال مربوط به جنگ بدر است و جنگ بدر نیز در همین روز از ماه رمضان، اتفاق افتاده.
در مقابل نظریه فوق، عده ای مانند طبری، معتقد است که قرآن وقتی بر پیامبر نازل گردید که هیجده شب از رمضان گذشته بوده یعنی شب نوزدهم ماه رمضان را به عنوان شب قدر و شب نزول قرآن برای اولین بار میشناسد اما طبق نظر عدهای از دانشمندان شیعه، شب قدر در یکی از شب های دهه آخر ماه مبارک رمضان قرار دارد که بالاترین احتمالات نیز شب بیست و سوم این ماه میباشد که بسیاری از روایات رسیده نیز تاکید کننده این مطلب میباشد.
سیوطی روایتی را نقل میکند که نشاگر این است که تمام کتب آسمانی نازل شده بر پیامبران قبل از حضرت محمد نیز در ماه رمضان نازل شده که متن روایت چنین است: تورات شش روز پس از رمضان، انجیل پیش از سیزدهم رمضان، و زبور بیش از هیجدهم رمضان و قرآن بیش از بیست و چهارم رمضان و صحف ابراهیم در اول رمضان نازل گردیده که این روایت نیز احتمال اینکه شب بیست و سوم شب قدر است و قرآن در این شب نازل گردیده را تقویت میکند.
حل یک اشکال
پس اگر این سوال پیش آید که با وجود اینکه طبق روایات اهل سنت پیامبر در ماه ربیع الاول به پیامبری انتخاب شد چگونه قرآن در ماه رمضان بر وی نزول یافت. پاسخ این خواهد بود که اولا آیا همزمانی و ملازمتی بین نزول قرآن با بعثت وجود دارد؟ یعنی اینکه اگر پیامبر اکرم پیامبر شد باید بر او همزمان قرآن نازل گردد یا نه؟ و ثانیا اگر چنین ملازمتی است ملازمتش با نزول دفعی قرآن است یا نزول تدریجی قرآن. چون اگر این همزمانی توام با نزول تدریجی قرآن باشد مشکلی ایجاد نخواهد شد. و در نزول دفعی قرآن نیز با توجه به اینکه دانشمندان میگویند روح کلی و مقاصد قرآن بر پیامبر نازل شد و اینکه قرآن در وجود باطنی خود از هر گونه تجزیه و جزئیت و آیه و سوره بودن بدور است بلکه دارای یک وحدت حقیقی به هم پیوسته و مستحکمی است … که در شب قدر بر قلب پیامبر فرود آمد و سپس با تدریج و با وجود تفضیلی و فاصله خود در فاصله زمانی و فعالیتهای مختلف و پیشامدها نازل گردید، مشکل حل گردد. بر اساس مقدمه این مقاله که پیامبر در اثر عبادتهایش خود را به درجهای رسانده بوده که رویاهای صادقانه را میدیدهاند، در ماه ربیع الاول در طی یک رویای صادقانه به پیامبری مبعوث گردیده و پس از گذشت ششماه از این جریان، در ماه رمضان در عالم بیداری به ایشان قرآن وحی گردید.
اولین ایات نازل شده بر پیامبر
البته در اینکه اولین آیاتی که بر پیامبر اکرم نازل گردید کدام آیه یا سوره قرآنی بوده متاسفانه باز نظرات مشترکی وجود ندارد و چهار نظریه در این زمینه وجود دارد که بر اساس آنها، عدهای آیات ۱ تا ۵ سوره علق را اولین آیات نازل شده بر پیامبراکرم صلی الله علیه و آله میدانند و عده دیگری سوره موثر را به عنوان اولین آیات و سوره نازل شده بر حضرت محمد صلی الله معرفی میکنند و گروهی سوره حمد و عدهای دیگر آیه بسم الله الرحمن الرحیم را که نظریات گفته شده را چنینی میتوان جمع بندی نمود:
نخستین آیات نازل شده بر پیامبر به طور یقین ۵ آیه اول سوره علق میباشد. اما سوره مدثر به عنوان اولین سورهای است که پس از فترت وحی، بر پیامبر نازل گردید. زیرا پس از اینکه حضرت محمد در غار حرا به پیامبر مبعوث گردید برای مدتی حدودا سه روز یا سه ماه دیگر برایشان وحی نازل نگردید و پس از سپری شدن یک مدت، دوباره وحی نازل گردید که شروع وحی در این مورد با سوره مدثر بوده است و اما در مورد سوره حمد نیز میگویند این سوره برای اولین بار بصورت رویای صادقانه و مناجات بر پیامبر اکرم نازل یافته نه به صورت وحی که این نیز مربوط به زمان قبل از پیامبری ایشان میباشد. و در مورد بسم الله الرحمن الرحیم نیز گفته شده که این آیه نیز جزء همه سورههای قرآن به استثنا سوره توبه میباشد که این نیز با اولین سوره علق هیچ اشکالی ایجاد نمیکند.
شان نزول
همچنانکه میدانیم و تاریخ نیز گواهی میدهد قرآن کریم برای هدایت مردم در مدت بیست و سه سال توسط وحی بر قلب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نزول یافته که این نزول قرآن بر خلاف نزول سایر کتب آسمانی که یکجا نازل شده است، بصورت یک آیه، یا دو آیه، یا بیشتر و کمتر بر اساس شرایط و اوضاع نازل میگردیده است.=-
تعریف شان نزول
شان نزول، دانستن موجبات نزول آیات قرآنی است به تعبیر سادهتر همانگونه که میدانیم قرآن بر اساس مرحله نزول تدریجی؛ بصورت تدریجی و در مناسبتهای گوناگون نازل گردیده است، بر این مبنا که اگر حادثهای پیش میآمد یا مسلمانان دچار مشکلی میشدند یک یا چند آیه و احیانا یک سوره برای رفع مشکل نازل میگردیده، البته گاهی به شاننزول، اسبابالنزول نیز گفته میشود که اینها فرق چندانی با هم از لحاظ تعبیر ندارند، بلکه گاها شاننزول را اعم از سببنزول میدانند یعنی سبب اخص است شان اعم.
اهمیت شان نزول
آشکار است که آیات نازل شده در هر مناسبتی به همان حادثه نظر دارد. پس اگر اشکال در لفظ یا معنای آیه پدید آید، باید با شناخت آن حادثه رفع اشکال کرد، در نتیجه برای دانستن معنی و تفسیر کامل هر آیه باید شاننزول آن مراجعه کرد علاوه بر این، فائدههای دیگری دارد که به شرح زیر است:
۱- شناخت حکمت و فلسفه احکام و قوانین که در قرآن آمده.
۲- بنابر گفته کسانی که مورد نزول را مخصص میدانند حکم را به همان مورد نزول آیه تطبیق دادن.
۳- گاهی لفظ عام است ولی دلیل بر تخصیص آن اقامه میشود که اگر سبب نزول را بدانیم در غیر آن مورد آیه را تطبیق می کنیم.
۴- واقف شدن بر معنی آیه و از میان رفتن شک و تردید، چرا که واحدی گفته شناسایی تفسیر آیهای جز با قصه و بیان نزولش ممکن نیست.
۵- رفع توهم حصر از آیه.
۶- شناختن نام کسی که آیه درباره او نازل شده.
مراتب نزول قرآن
طبق برخی از روایات، قرآن کریم دارای سه مرحله نزولی بود:
نزول در لوح محفوظ
نزول در بیت العزه آسمان دنیا
نزول تدریجی آن بوسیله جبرئیل بر پیامبر
ولی آنچه مشهور است قرآن دارای دو نوع نزول است یک نزول دفعی یعنی اینکه همه قرآن در شب قدر یکجا بر قلب پیامبر نازل یافته و دوم نزول تدریجی، به این معنی که قرآن در طول مدت بیست و سه سال بر پیامبر اکرم نازل یافته است.
مرحوم طبرسی از ابن عباس روایت میکند که خداوند متعال قرآن را در شب قدر از لوح محفوظ به آسمان دنیا، نازل کرد سپس جبرائیل آنرا قسمت قسمت به صورت پنج آیه، ده آیه، کمتر یا بیشتر در طول مدت بیست و سه سال به دستور خداوند متعال بر پیامبر اکرم نازل میکرد.
و باز ایشان نقل میکنند که خداوند متعال از لوح محفوظ، قرآن را در شب قدر هر سال بر فرشتگان نویسنده در آسمان دنیا نازل میکرد و همین آیات نازل شده در ماه رمضان، بتدریج در طول سال هماهنگ با پیامدها و مقتضیاتش و حوادث دو باره بر پیامبر اکرم نازل میگردید. عدهای دیگر نیز معتقدند که نزول قرآن در شب قدر، به مفهوم به مفهوم شروع نزول قرآن است یعنی اولین آیات نازل شده بر پیامبر در شب قدر آغاز گردید نه اینکه کل قرآن در این شب نازل شده باشد. و استعمال لفظ قرآن بر آن از بابت تسمیه جز به اسم کل است یعنی میتوان به یک آیه، یا یک سوره و یا همه قرآن، لفظ قرآن را اطلاق نمود.
حل یک شبهه
شاید این سوال پیش آید که مگر قرآن برای هدایت بشر نازل نشده است، پس زمانی میتواند بشر را هدایت کند که در دسترس بشر باشد اما نزول قرآن از لوح محفوظ به آسمان دنیا که نمیتواند این هدف را تامین کند؟
- سیوطی پاسخ میدهد که رمز نزول قرآن بر آسمان دنیا به دلیل اهمیت دادن به شأن و منزلت و عظمت قرآن و همچنین نشان دادن عظمت پیامبر اکرم است به عنوان کسی که قرآن بر وی نازل گردیده است به این دلیل که به فرشتگان و ساکنان آسمانها اعلام دارد: این آخرین کتاب آسمانی است که به آخرین پیامبر و شریفترین امتها نازل میگردد و ما آنرا که به آاسمان دنیا نازل کردهایم به خاطر آنست که بر آنها نازل کنیم و اگر حکمت الهی نبود که بتدریج نازل گردد، مانند سایر کتابهای آسمانی یکجا نازل میشد؛ ولی خداوند میان این کتاب با سایر کتابهای آسمانی در نوع نزولش فرق گذاشت.
پس هر دو جهت را در مورد قرآن قرار داد. هم یکجا نازل کرد و هم متفرق و جدا جدا و آیه آیه، به جهت شرافت بخشیدن به کسی که قرآن بروی نازل گردید. و در روایتی دیگر بیان میکند که خداوند با نزول یکجای قرآن بر آسمان هفتم حضرت محمد را با حضرت موسی از اینکه تورات بر وی یکجا نازل شده بود مساوی نمود و حضرت محمد را مقامش را با تدریجی نازل کردن آن، فزونی بخشید.
- وجه دیگری نیز در نزول وفعی قرآن بر پیامبر بیان گردیده که بنظر صحیح میرسد و آن اینکه روح و مقاصد و اهداف قرآن بصورت یکباره و جمعی بر قلب، پیامبر اکرم نازل شد و سپس بر اساس مقتضیات و احوال خاصی به عالم لفظ و عبارت از طریق وحی بر پیامبر اکرم نازل گردید. که آیه ۱۹۴ سوره شعراء تائید کننده این مطلب میباشد به این مفهوم که جبرئیل قرآن را بر قلب تو نازل نمود؛ یعنی مقاصد و محتوای قرآن، یکجا بر قلب پیامبر افکنده شد. به عبارت سادهتر قرآن تا آنجا که مربوط به شخص پیامبر میشد، یکجا نازل گردیده و قلبش را از نورانیت قرآن، روشن گردیده است. ولی از آنجا که قرآن باید به مردم نیز ابلاغ گردد باید بتندریج نازل گردیده و به ابلاغ مردم بشود که آیه ۱۰۷ سوره شعرا در این زمینه چنین بیان میدارد که خداوند آنرا جدا جدا بر پیغمبرش نازل کرد تا آنرا با درنگ و تانی بر مردم بخواند، البته شاید اینجا سوالی پیش آید که حکمت نزول تدریجی قرآن چیست؟
حکمت نزول تدریجی
همچنانکه گفتیم یکی از امتیازات قرآن به سایر کتب آسمانی به این بود که علاوه بر نزول دفعی آن بر قلب پیامبر، بنا به دلایلی مانند شرافت بخشیدن به عظمت مقام پیامبر و امتش، قسمت به قسمت و به تدریج در طول بیست و سه سال بر پیامبر نازل گردیده و بدین ترتیب روش نزول قرآن کریم بر پیامبر با سایر کتب آسمانی، تغییر یافت، البته دانشمندان علتهایی را برای تغییر روش نزول قرآن (تدریجی) با سایر کتب آسمانی بر شمردهاند که به ترتیب زیر میباشد.
الف: نزول بسیاری از آیات در قرآن پیوستگی کاملی با حوادث و جریانات اتفاق افتاده در عصر نزول داشت، یعنی آیات قرآنی بعضا در جواب سوالی نازل میشد و بعضا در حل اختلافی و موارد گیری و طبیعی است که همه اتفاقات در یک لحظه اتفاق نیافتاده تا قرآن نیز یکجا نازل شده باشد بلکه بتدریج این اتفاقات رخ میداد. به بیان ساده، برخی از حوادث در زمان رسول خدا سبب نزول آیه یا آیاتی از قرآن بوده است که از آن نیز به اسباب النزول تعبیر میگردد.
ب: نزول تدریجی قرآن به منظور پشتگرمی و آرامش خاطر حضرت محمد صلی الله علیه و آله میباشد که در آیات ۳۲ و ۳۳ سوره فرقان به این عامل اشاره شده است که ما قرآن را بدین صورت بر تو نازل میکنیم تا قلبت استوار گردد. و به این دلیل است که ماموریتهایی که از خداوند متعالی بر پیامبر اکرم نازل میشد باعث خوشحالی آن حضرت میگردید. فلذا جالبترین وحی در ماه رمضان بود که حضرت جبرئیل، فرشته وحی را بسیار میدیدند. چرا که در حقیقت پیوستگی و ادامه تدریجی نزول قرآن یکی از علل ثبات و پایداری پیامبر در مقابل تهدید و آزار منافقان و مشرکان در مساله دعوتش به شمار میرفت.
ج: از دلایل دیگر نزول تدریجی، حفظ قرآن بود زیرا پیامبر فردی درس نخوانده و امّی بوده و علاوه بر ایشان، اکثریت مردمی نیز که به ایشان ایمان آورده بودند بیسواد بوده و خواندن و نوشتن را نمیدانستند و نزول تدریجی قرآن این امکان را فراهم میآورد که آنها قرآن را به حافظه خود بسپارند و گرنه نزول یکجای قرآن، با توجه به مردمی که به آنها نازل میگردید نه تنها موثر نبود بلکه احتمال از بین رفتنش نیز وجود داشته موید این مطلب روایتی است بدین مضمون که “پیامبر آیات جدیدی به ما یاد نمیداد مگر اینکه آیات قبلی را یاد گرفته و عمل کرده باشیم”.
چ: علاوه بر حفظ قرآن، نزول تدریجی قرآن خود فرصتی بود تا کاتبان وحی آن را بنویسند که آیه ۱۰۶ سوره اسراء به چنین دلیلی اشاره میکند مفهومش این است که قرآن بتدریج و پراکنده نازل گردیده تا پیغمبر با تامل و تانی، آنرا همزمان با نزولش بر مردم بخواند.
ح: عمل به احکام قرآن، زیرا در قرآن یک سلسله احکام و قوانینی وجود دارد که اگر یکباره بر تازه مسلمانان عرب نازل میگشت، زیرا بار وظایفی که در قرآن آمده نمیرفتند مانند تورات که یکجا به یهود نازل گردید و آنها از پذیرفتن دستوراتش، دوری کردند و همچنانکه روایتی از عایشه که این مطلب را بیان میکند که بدین جهت اولین سوره از مفصلات از بهشت و دوزخ حرف میزند که اگر اولین آیاتی که بر آنها نازل میگردید حرف از حلال و حرام میزد و میگفت شراب نخورید، زنا نکنید، آنها میگفتند ابدا شرابخواری را ترک نمیکنیم و ابدا زنا را رها نمیکنیم.
پس، پذیرفتن احکام و قوانین قرآن مستلزم تدریجی بودن آنهاست یعنی بهترین روش بر قبول احکام و عامل واجبات، این است که تدریجا چیزی واجب گردد تا اساس عمل ما، یا ترک ما گردد چون پذیرفتنش موثرتر است؛ بر خلاف اینکه اگر یکجا نازل میشد بسیاری از مردم به علت واجبات و محرمات آن (حرام هایش) ممکن بود اصلا اظهار تمایلی به اسلام و قرآن نکنند. مانند حرام نمودن شراب که در چهار مرحله طی آیات ۶۲ سوره نحل و ۲۱۹ سوره بقره و ۴۳ سوره نساء و ۹۰ و ۹۱ سوره مائده به صورت تدریجی، حکم به تحریفش نموده است.
ح: از دیگر حکمتهای نزول تدریجی قرآن، اینکه قرآن دارای مفاهیم و مطالب زیادی میباشد و آیات مختلف و متعددی انسانها و مومنین و مشرکین را دعوت به تفکر مینماید که این تدریجی بودن نزولش بهترین فرصت بر تفکر در آیات نازل شده را فراهم میآورد تا مردم با فرصتی که بین یک نزول و نزول دیگر یعنی نزول قبلی و نزول بعدی است از این فرصت پیش آمده در جهت تفکر و بررسی آیات قبلی استفاده نمایند یعنی ایجاد فرصت برای تفکر.
خ) و آخر اینکه در قرآن عدهای از آیات هستند که با نزولشان، حکم آیه قبلی را تعطیل نموده و حکم دیگری آورده که باید به این حکم جدید عمل نموده و حکم قبلی را ترک بگوئیم که به اصطلاح، ناسخ و منسوخ میگویند و همچنین پاره ای از آیات نیز در جواب سوالاتی است که از پیامبر اکرم میپرسیدند که اینها نیز یکی از عوامل تدریجی بودن نزول قرآن میباشد. که ترتیب قرآن به همین صورتی که در اختیار ما قرار دارد تائید کننده این دلیل ما میباشد چرا که قرآن بر اساس نزولش، ترتیب نیافته بلکه پس از اینکه آیه یا آیاتی نازل میگردید پیامبر دستور میداد که فلان آیه را در فلان سوره پس از فلان آیه قرار دهید و آیه دیگری را نیز در کنار سوره فلان و آیه فلان قرار دهید.